محل تبلیغات شما

Image result for ‫بوسیدن روی ماه‬‎

بعضی از فیلم ها هستند که در اولویت نیستند اما دوست داری اگر وقت اشتی آنها را تمشا کنی، فیلم بوسیدن روی ماه یکی از آن دسته فیلم ها بود که در یکی از جمعه های بی حوصله به دیدن آن نشستم.

فیلم "بوسیدن روی ماه" به نویسندگی و کارگردانی "همایون اسعدیان" است که در سال 90 بر روی پرده سینما رفت. این فیلم در سی ام جشنواره فیلم فجر جایزه بهترین صدابرداری را دریافت کرد.

داستان فیلم درمورد مادری سالخورده است که در کنار فرزندان خود به خوبی و خوشی زندگی میکند اما یکی از پسرانش پس از پایان چندین ساله جنگ هنوز به وطن بازنگشته است و او در کنار زن همسایه در انتظار آنها هستند.

قبل از آنکه درمورد فیلم صحبت کنیم بیاییم باهم درمورد کارگردان فیلم صحبت کنیم، کارگردانی که در فیلم های سینمایی که ساخته است شاید استقبال خوبی از آنها نشده باشد اما فیلم هایی بودند که حس های زیبایی به مخاطب منتقل میکند. یکی از زیباترین فیلم های اسعدیان، "طلا و مس" بود، فیلمی که عمق درد و گرفتاری، در کنار اینان دوراهی اعتقادی را به خوبی به روی پرده آورده بود. همچنین با بازی زیبای نگار جواهریان جایزه نقش اول زن به این فیلم رسید. اما حال فیلم بوسیدن روی ماهش را میبینیم که همانند دیگری رد پایی از گذشته و دوران های دور در فیلم هایش میتوان یافت.

ما در جنگ ها نه تنها انسان ها، بلکه قسمتی از انسان هایی که زنده مانده اند هم از دست میدهیم. این را نمیتوان از هیچ کس پوشاند. آنها که رفته اند دیگر در این دنیا نیستند اما نبود آنها زخمی بر دل بازمانده ها میگذارند که تا آخر عمر می توان متوجه آن بود. در کنار از دست دادن، سختی هایی که جنگ بر مردم تحمیل میکند بازهم تجربه های تلخ را به آنها میدهند که هیچ چیز نمیتواند آنها را از بین ببرد.
وقتی که مجله داستان را میخواندم همیشه برایم قسمتی که خواننده ها از تجربیات خود میگفتند جذاب بود، یکی از شماره درباره جنگ تحمیلی بود. صدای آژیر، فرار مردم به زیر زمین ها، ترس ها، فریاد و بچه ها که در این میان گاهی در ترس غرق میشدند. نمیتوانم این موضوع را بیش از این توضیح دهم چرا که خودم هیچ گاه در جنگ نبودم و آنچه را که می نویسم از خوانده ها و فیلم هایست که دیده ام، سعی کرده ام خودم را در آن جو قرار دهم تا بتوانم بیش از بیش آن فضاها را درک کنم، اما بازهم ناتوانم از حس های آن لحظات.

نمیخواهم فیلم را توضیح دهم، چیزخاصی برای توضیح دادن ندارد، نویسنده سعی دارد مخاطب را وابسته حال و هوای خانه کند، بوی آجر، خاک نم خورده، بقالی سرکوچه. تمام کارهای ریز را نشان میدهد تا اینکه در جایی مخاطب درگیر تصمیم گیری شود. اما چه باید کرد؟

در آخر فیلم مخاطب با سوال های بی شمار تنها میماند که به کدام سو باید برود؟ آیا این کار ایثار است یا محروم کردن دیگران از حقشان و یا مادری که به دروغ پسری دیگر با در بغل میگیرد.به راستی پنهان کردن راز چه گناهی میتواند باشد وقتی که همه حقی از دانستن راز دارند؟

یادداشتی بر فیلم "خشم و هیاهو"

یادداشتی بر فیلم "بوسیدن روی ماه"

یادداشتی بر سریال "چرنوبیل"

فیلم ,های ,ها ,روی ,جنگ ,یکی ,که در ,یکی از ,بوسیدن روی ,در کنار ,فیلم بوسیدن

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها